حدید

مهم ادای تکلیف و انجام وظیفه الهی است. باقی بازی دنیاست...

حدید

مهم ادای تکلیف و انجام وظیفه الهی است. باقی بازی دنیاست...

قدردانی از اسلام به خاطر مسئله حجاب

باسلام....

حجاب مایه‌ى تشخص و آزادى زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه‌ى مادیگرایان، مایه‌ى اسارت زن نیست. زن با برداشتن حجابهاى خود، با عریان کردن آن چیزى که خداى متعال و طبیعت پنهان بودن آن را از او خواسته، خودش را کوچک میکند، خودش را سبک میکند، خودش را کم‌ارزش میکند. حجاب وقار است، متانت است، ارزشگذارى زن است، سنگین شدن کفه‌ى آبرو و احترام اوست؛ این را باید خیلى قدر دانست و از اسلام باید به خاطر مسئله‌ى حجاب تشکر کرد؛ این جزو نعمتهاى الهى است.
 به هر حال در این زمینه‌ها هم بحث زیاد است. امیدواریم خداوند متعال به شما و به ما توفیق بدهد تا بتوانیم آنچه را که وظیفه‌ى ماست، انجام بدهیم. ان‌شاءالله سال آینده اگر زنده بودیم و توانستیم در جمع شما شرکت کنیم، جمع مداحان احساس کنند که در همین جهتى که عرض شد، قدمهاى بلندى را جلو گذاشته‌اند.
(قسمتی از صحبت های رهبر انقلاب در جمع مداحان بمناسبت ولادت ام ابیها و روز زن، در قسمت آخر وظیفه ای بر دوش مداحان گذاشته شد که ان شاالله بتوانند اجرا کنند)
 

شرح حال



درویشای قلّابی سبحه به دس وول می خورن

آدمای ساده دل یه قل دو قل گول می خورن


هی میان تو کوچه ها ((یا حق)) و ((یا هو)) می زنن

بعد می رن خلوت شون، کباب آهو می زنن


وقتی پابده بشون، شیطونا رو مات می کنن

روزی صدتا کامیون گناهو خیرات می کنن


رفقام یواش یواش رفتن و نالو طی شدن

مث اون مستضعفا که یهو طاغوتی شدن


همونایی که دم از سفره مولا می زدن

سفره های چرب و نرمو می دیدن، جا می زدن


روز و شب، با دلشون شیطونا بازی می کنن

تا قیامت می خونن، روده درازی می کنن


یادشون رف یه روزی شعارای ناب می دادن

سیبیل هزارتا رستمو یه دس تاب می دادن


وضع عالمو ببین، خیلی قمر تو عقربه

بعضیا می گن که روز روزه، کی میگه شبه؟


تو چشا، چشمه ی آب و قصه ی تلخ سراب .......

تو دلا، حسرت شعر بی دروغ و بی نقاب .......




پی نوشت: *این شعرها بد با دلم باز می کنه، تمام بیت هاش برام قابل تصوره، حق همیشه پیروزه ........

*چند وقته نه دل داریم نه اعصاب، اخبارهای سیاسی را می خونم، حال  حوصله تحلیل نداشتم، ولی بعد انتخابات خیلی بازار سیاست داغهههه هااااا




گلدون شکسته



دست نذار روی دلم، دلم کبابه، داداشی!

این روزا دلا تو خطّ نون و آبه داداشی!


دل کجاس؟ دیگه باهاش دنبال بی دلا بریم!

این روزا این طرفا بیدلی بابه داداشی!


اولش بنا نبود عاشقا دس به سر بشن

اولش بنا نبود این قده دربه در بشن


اولش بنا نبود که عاشقا خط بخورن 

دیگرون شربت شادی، اونا تهمت بخورن


دل من دلا را واکن، کمی دنیا رو ببین

هر کجا سفره ای هس، حمله رندا رو ببین


باغ لاله های نازنین لگدمال کیاس؟

گریه ها مال کیا و خنده ها مال کیاس؟


اون طرف جور جوره، سور و سات اختلاس

می برن شمش طلا و می ذارن رو اسکناس


شادمون، خنده به لب، اوستای حقّه بازین

اوستای اوستاها تو رشته دس درازین


اون طرف ترو ببین، قلندرای الکی

می زنن این ور و اون ور حرفای بانمکی


همونا که دم به دم ((جون برادر)) می زنن

بذا وقتش برسه، هزار تا خنجر می زنن


رونوشت: دیشب دیر وقت داشتم این شعر را میخوندم که هادی زنگ زد گفت بیا بریم حرم سیدالکریم، ما با اعصاب داغونی که داشتیم(ساعت12شب) رفیتم پایین که تلفن ها از بچه های بالا ش ه ر خورد گفتند بیاین امام زاده صالح، خلاصه نه امام زاده رفتیم نه حضرت سیدالکریم، رفتیم محک ......... از دست هادی و بچه های بالا ش ه ر، 6خوابیدیم 2ظهر جمعه بیدار شدیم.


اخراجی های امروزی

بالاخره یکی از اخراجی های دولت احمدی نژاد لب گشود و از نامه ای که به حضرت آقا زده بودند که بیان مخالفت با مشایی بوده که به مزاج احمدی نژاد هم خوش نیامده بوده و همه آنها را یکی یکی در سفر و .... عزل شدند.

مجتبی رحماندوست، مشاور رئیس جمهور در امور ایثاگران بوده که در مصاحبه با جهان نیوز از جلسه 10نفره در دفتر وزیر اطلاعات درباره پست جدید مشایی گفت .........................

این جلسه که پس از مخالفت رهبر معظم انقلاب از انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور تشکیل شد و همه حاضران جلسه عزل شدند!!،، جالب است که رحماندوست در دولت هشتم چغلی خاتمی را به حضرت آقا کرده بوده و خاتمی هم متوجه این کار شده بود و به روی رحماندوست هم آورد ولی عزل نشد!!!!


این فرد(مشایی) تا پایان دولت نهم رئیس سازمان گردشگری بود و در دولت تاثیر گذار نبود. بنده حدود یک سال قبل از پایان کار عضو ثابت هیأت دولت بودم و اتفاقا این کارها در زمانی بود که بنده در دولت حضور داشتم. در دولت دهم که اقای احمدی نژاد حکمی را برای این فرد به عنوان معاون اول صادر کرد، این خبر پیچید که آقا در نامه ای رئیس جمهور را از این انتصاب نهی کرده اند اما نامه هنوز علنی نشده بود.

صبح چهارشنبه جلسه هیئت دولت به ریاست رئیس جمهور تشکیل شد و بخش اول آنان به اتمام رسید. قرار بود نیمه دوم جلسه با ریاست معاون اول برگزار شود. مشایی هم که در جلسه اول در در جای معاون اول نشسته بود منتظر ریاست بخش دوم جلسه بود. 
آقای اژه ای وزیر اطلاعات در پایان جلسه اول اعلام کردند من خبر دارم که این نامه صادر شده و این فرد نباید معاون اول باشد.

در همین حین در فاصله بین دو جلسه هیئت دولت،‌ اکثر اعضای کابینه با هم در جلسه ای سرپایی تصمیم گرفتند که باید جلسه دولت را ترک کنند. مشایی در آن ساعت در دفتر معاون اول رئیس جمهور نشسته بود که این دفتر نزدیکترین مکان به دفتر جلسات هیئت دولت است.

برخی افراد به وی خبر رساندند که در جلسه دوم شرکت نکن که اگر بیایی ممکن است برخی جلسه را ترک  کنند. 

در آن روز جلسه تشکیل نشد. فردای آن روز آقای صفار هرندی با بنده تماس گرفتند و گفتند بیا در دفتر وزیر اطلاعات جلسه داریم. ولی در آن روز از 20 نفری که دعوت شده بودند حدود 10 نفر آمدند. بنده بعد از صحبت با آقای صفار مطمئن بودم که شرکت در این جلسه مساوی با کنار گذاشته شدن از دولت است و تصمیم گرفتم در این جلسه شرکت کنم. چون ماهیت این جلسه معلوم بود و شرکت در این جلسه را حمایت از ولی فقیه می دیدم. آن زمان در تهران نبودم اما برای شرکت در ان جلسه  به تهران آمدم.

از افرادی که در آن جلسه حضور داشتند می توان از آقای اژه ای که میزبان بودند، آقایان صفار هرندی، آقای مصری، آقای لنکرانی، خانم طبیب زاده، آقای سعیدی کیا، بنده، آقای نوذری وزیر نفت  نام برد. فاصله زیادی تا برکناری این افراد پس از این جلسه نبود. حاصل آن جلسه این بود که نامه ای به حضرت آقا بنویسیم که ما بر اساس اطلاعی که داریم شما رئیس جمهور را نهی کرده اید و مادامی که این فرد معاون اول است ما در جلسه هیئت دولت شرکت نمی کنیم. آقای صفار این نامه را نوشت و بعد از امضا آن را برای حضرت آقا فرستادیم.

فکر می کنم دو روزی گذشت تا نامه رهبر انقلاب به رئیس جمهور علنی و رسانه ای شد. از زمان ارسال نامه تا انتشار آن فکر می کنم 7 روز گذشت. در این 7 روز به آن عمل نشد تا اینکه آقا نامه را منتشر کردند. یکی از مشاوران رئیس جمهور به همه می گفت که تقصیر با افرادی است که نامه ای را که مصلحت نبوده منتشر کرده اند!

وی نمی گفت چرا به این نامه عمل نشده است بلکه می گفت چرا نامه ای که محرمانه بوده منتشر شده است.

بعد از عملی شدن این موضوع رئیس جمهور در جلسه بعدی این موضوع را مطرح کردند که ما ارتباطمان با اقا گونه ای دیگر است و خودمان مشکل را حل میکنیم. وی در این جلسه گفتند اقای مشایی استعفا داده اند. اما در همان جلسه برای این فرد حکم رئیس دفتری زده شد که در تاریخ هیچ پاسخی برای آن نمی توان پیدا کرد. این سمت می تواند از معاون اولی اختیاراتش بیشتر باشد.

قبل از این که این اتفاقات بیفتد این فرد هرازگاهی سخنانی داشت که باعث جنجال در کشور میشد. از این رو در بازگشت از سفرهای استانی که داشتم بنده به آقای رئیس جمهور و ثمره هاشمی می گفتم که خانواده شهدا از مسئولیت داشتن این فرد رضایت ندارند اما کسی بها نمی داد.
یک سال و نیم بعد من در سفر کهگیلویه و بویر احمد بودم که از دفترم زنگ زدند و گفتند آقای رئیس جمهور در حکم جدیدی 14 نفراز مشاورین خود را برکنار کردند که بنده در سر لیست این فهرست بودم. یک بار گفتم یاسوج شده سنگال.


متاسفانه مدیران می خواهند هر غلطی کردند فقط کارمند به مدیر بگوید که اشتباه می کنی! خدا به داد روزی برسد که به مافوق آن مدیر خبر این اشتباهات برسد، آن کارمند از سوی مدیرش یا اخراج می شود یا شرایط را گونه ای می کنند که خودش رها کند و برود.

می خواهم به آقای رحماندوست و اخراجی های دیگر بگویم که خبر عزل شدن در جلسه که از دیگران بفهمی خیلی سخت است، هم درد هستیم......................


رحماندوست: وی نمی گفت چرا به این نامه عمل نشده است بلکه می گفت چرا نامه ای که محرمانه بوده منتشر شده است.

=

احمد: یک عده از مدیران و مسئولین نمی گویند چرا فلان گروه تخلف کردند، میگویند چرا تخلفی که صورت گرفته علنی شده است.


پی نوشت: دارم یک فیلنامه می نویسم که به چشم دیدم، ابتدای فیلم هم این جمله به چشم همه می خورد: این داستان بر اساس یک سری مستندات و واقعیتهاست ........


شناسایی عوامل توپخانه تخریب جبهه پایداری


" خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى ... این معنایش این نیست که همه یک جور فکر کنند؛ معنایش این است که اگر دو جور فکر میکنند، دست‌به‌گریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یکدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یکدیگر، دشمنان را امیدوار میکند، خوشحال می‌کند."          مقام معظم رهبری

چند وقتی است که با نزدیک شدن به زمان انتخابات مرحله دوم انتخابات مجلس، بداخلاقی ها و تخریب ها علیه جبهه پایداری از سوی سایت ها و مجلات و کارتل های اقتصادی بیشتر شده است.

در همین مدت ای میل های متعددی نیز از سوی خانمی به نام زهرا حایری که البته از شواهد مشخص است که یکی از آقایان رسانه ای بنام جبهه متحد است، برای فعالان رسانه ای ارسال می شود.

این ای میل ها برای من نیز می آمد و بعد از ارسال عین همین مطالب را در سایت ها و مجلات حامی جبهه 7+8 میدیدم.

تا امروز که فرستنده ی محترم فراموش کرده بود سابقه ای میل را پاک کند و به لطف خدا منشا این خرابکاری ها و تخریب ها هم رسوا و هم شناسایی شد.

همانطور که می بینید مطلب را اول آقای مجتبی توانگر( سردبیر سابق الف و مسئول روابط عمومی 7+8) به ای میل زهرا حایری فرضی فرستاده و بعد به مالک شریعتی و پیام تیرانداز رسیده،‌و چگونگی توزیع آن در رسانه ها و مدل هماهنگی نیز آمده است.

این همان تقوای جمعی رسانه های 7+8 است!

برادران توانگر، شریعتی و محسن مهدیان،‌ تیرانداز! خداقوت ،‌خسته نباشید!!


پی نوشت:

شاید برخی این افراد را نشناسند

، از این رو یک معرفی اجمالی می کنم:

آقای مجتبی توانگر : سردبیر سابق الف و مسئول روابط عمومی 7+8 ، کارشناس ارشد مرکز پژوهش های مجلس و برادر عباس توانگر سردبیر فارس نیوز

آقای پیام تیرانداز: سردبیر مهر 

آقای محسن مهدیان:  سردبیر سابق جهان نیوز و مدیرکل اخبار داخلی خبرگزاری مهر

آقای مالک شریعتی هم عنصر رسانه ای طیف 7+8 که چندسال پیش خواستار حذف اشهد ان علی ولی الله از اذان برای وحدت! شده بود که البته بعدا عذرخواهی کرد.



(نقل قول از وبلاگ بیا تا برویم)